امروز دوشنبه , 28 آبان 1403
پاسخگویی شبانه روز (حتی ایام تعطیل)
دانلود مقاله درمورد آثار حقوقی واگذاری عضو انسان مرده یا مبتلا به مرگ مغزی
با دانلود مقاله در مورد آثار حقوقی واگذاری عضو انسان مرده یا مبتلا به مرگ مغزی در خدمت شما عزیزان هستیم.این مقاله آثار حقوقی واگذاری عضو انسان مرده یا مبتلا به مرگ مغزی را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود مقاله آثار حقوقی واگذاری عضو انسان مرده یا مبتلا به مرگ مغزی ادامه مطالب را بخوانید.
نام فایل:مقاله در مورد آثار حقوقی واگذاری عضو انسان مرده یا مبتلا به مرگ مغزی
فرمت فایل: word و قابل ویرایش
تعداد صفحات فایل:21 صفحه
قسمتی از فایل:
چکیده
واگذاری اعضای بدن شخص فوت شده یا مبتلا به مرگ مغزی با حق معنوی احترام جسد انسان پس از مرگ ارتباط مییابد؛ اما نظر به این که یگانه راه استفاده از اعضای افراد فوت شده در اثر مرگ طبیعی فقط چند دقیقه پس از مرگ است و چون عملاً از لحاظ علم پزشکی به طور معمول چنین امری مقدور نیست، پزشکان به مرگ مغزی توجه ویژهای نشان میدهند؛ حالتی که در آن اعضای بدن فقط دارای نوعی حیات نباتی هستند و مرکز اساسی کنترل بدن (مغز) از کار افتاده و تدبیر روح در بدن خاتمه یافته است. به دلیل سالم بودن سایر اعضای بدنِ افراد مبتلا به مرگ مغزی، به بانک پیوند اعضا معروف هستند.
واگذاری اعضای بدن شخص فوت شده در قالب وصیّت متوفّا و اجازه وی قبل از مرگ میسّر است، مگر در فرض ضرورت حفظ حیات مسلمان زنده دیگر که در حالت اخیر به وجود وصیتنامه نیازی نیست؛ چرا که در این حالت حفظ حیات فرد زنده مهمتر است و در حالت وجود وصیّت نیز احترام معنوی جسد فرد، به اراده خود فرد در جهت امر عقلایی (پیوند عضو در بدن دیگری) ساقط میشود. در غیر دو حالت مذکور، متعدّی به جسد بیجان آدمی با مقررات کیفری مواجه خواهد شد.
کلمات کلیدی : جسد، مرگ مغزی، واگذاری عضو، وصیت، ولیّ میت.
مقدّمه
بحث واگذاری اعضا و و پیوند آن یکی از موضوعاتی است که محل برخورد علمی بین دانشمندان علوم پزشکی، حقوق، اخلاق، ادیان، عرفهای اجتماعی و حتّی محل برخورد آرای شرایع آسمانی یعنی مسیحیّت و اسلام و یهودیّت است (الفضل، 1990، ص 7). منظور از واگذاری اعضا، انتقال حقوقی اعضا، در قالبهای گوناگونی همچون بیع، هبه، وصیّت و غیره است که با جداسازی عضو و واگذاری آن به منتقل الیه، مالکیّت عضو به شخص اخیر انتقال مییابد و تصرّفات بدون اجازه دیگران در این عضو جدا شده، حسب مورد آثار حقوقی همچون غصب یا اتلاف یا مسؤولیت مدنی یا آثار کیفری همچون سرقت یا خیانت در امانت را در پی دارد.
در ضمن، منابع تأمین عضو، در بحث واگذاری اعضا، هر چند به لحاظ اسمی، شامل اعضای حیوانات، اعضای مصنوعی ساخت دست بشر، اعضای انسانهای مبتلا به مرگ طبیعی، اعضای مبتلایان به مرگ مغزی و سرانجام اعضای انسانهای زنده است، از دیدگاه علم پزشکی به جهت وجود موانعی، از جمله ضرورت زنده بودن عضو پیوندی و سازگاری ژنتیکی آن با منتقل الیه، عمده منبع تأمین عضو، مبتلایان به مرگ مغزی هستند که به بانک پیوند اعضا معروف شدهاند.
بین فقیهان شیعه که اغلب مرگ مغزی را موت حقیقی قلمداد نکردهاند، در خصوص مخالفت با تلقّی مرگ مغزی به صورت مرگ دارای آثار حقوقی، به طور عمده به عدم تحقّق ازهاق روح یا صادق نبودن مفهوم عرفی مرگ اشاره شده است (میرزا جواد تبریزی، ص 522 به بعد و حاج سید علی حسینی سیستانی، ص 57)، و ممکن است استصحاب بقای حیات نیز مویّد نگرش اخیر تلقی شود (سید محسن خرازی، ص 89). این طرز تفکّر تا حدودی به نظریّه پزشکان قدیم در خصوص مفهوم مرگ نزدیک است که طبق آن، مرگ با از کار افتادن قلب و دستگاه تنفّس و جریان خون اتفاق میافتد؛ اما نظریّه قدیم پزشکان، پس از پیدا شدن مواردی از نقض، کارایی پیشین خود را از دست داد؛ چرا که در موارد مزبور تجربه شد که ممکن است با حدوث مرگ قلب، شخص به حیات بر گردد؛ هر چند که تعداد این موارد کم یا نادر باشد؛ در حالی که با مرگ مغزی، اعاده شخص به زندگی غیر ممکن است و در این حال، اعضای بدن از جمله قلب فقط به کمک دستگاه تنفّس مصنوعی کار میکند (البارّ، ص 7) و بر خلاف تصوّر برخی از عالمان اخلاق یا فلسفه، قلب مصنوعی مرکز اسرار و فیوضات الاهی نیست؛ به دلیل اینکه اگر چنین میبود، با پیوند قلب به دیگری شخصیت وی نیز تغییر میکرد (اسماعیلی، پاییز 1373، ص 212 و 213).